سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یلدا

بدرود

    نظر

گاهی باید رفت چه روزها برای یافتنت گشتم و چقدر بر درهای بسته کوبیدم و ناامید نشدم باز روز بعد سراغت را از قاصدک هایی گرفتم که تو را دیده بودند اما برای من کوری میشدند عصا به دست .عزیزم با کوچکترین نشانی از تو سالها یک جاده را چند بار دویدم اما ندیدمت کجایی ؟مگر وقت رفتنت نگفتی بمان تا آخر اما نرو .اما من ماندم تو نیامدی .بیا و ببین روزگارم را اینگونه عشقت را هر روز نشانم دادی اینگونه با خواستنم به خود بالیدی .حیف دیگر باورت ندارم عاشقتم اما تو دیگر عاشق نیستی.بدرود