سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یلدا

وحید

    نظر

تنها برای تو می نویسم تنها برای تو دلتنگ می شوم چرا نگاهم نمیکنی چرا چشم هایت دیگر آشنا نیستند .دلتنگتم باز آی .اگر نیایی کدامین نام را صدا زنم با که سخن بگویم با یک بیگانه اگر نیایی حرفهایم را بر روی صفحه روزگار حک میکنم و به آغوش باد خواهم سپرد .اگر نیایی دنیا هم برایم غریب است بیا .بیا بی تو نمی توانم .عشق را با تو تجربه کردم می خواهم باز با تو باشم بیا 


دوست

    نظر

دوستی یک دریچه است .نگاهی رو به زیبایی .دوستی یک آینه است .هر چه باشی همان را هم میبینی .دوستی یعنی یکی شدن هم درد شدن و با هم بودن .چه زیباست دوست باشیم و چه تلخ است روز جدایی 


یادت

    نظر

سوختم با خاطراتت ,سوختم با آخرین طرز نگاهت .یادت نیست؟  گریستم برشانه ات ,خداحافظ ,ندانستم امیدی بر دیدارت نیست دیگر بار .عزیزم .چهره ات یادم نیست.نشانم بده بگذار ببوسمت کاش بودی 


باورم کن

    نظر

راست گفتی چه زود گذشت .چه زود با هم بودنمان خاطره شد .چندین سال با خاطرات تنها یکسال با هم بودنمان طی شد راستی آیا ؟آن روزها به بی تو بودن می اندیشیدم ؟راستش نه ,من با تو خوش بودم بی تو بودن در ذهنم نبود تنها عشقت لانه داشت و بس .یادت هست چه با شور بر خیابان های شلوغ شهر موتور سوار بودی و من مسافرت بودم یادت هست چه محکم دستانت را می فشردم .عزیزم راستش چقد دوستت داشتم و چه زلال بود لبخند هایمان .اما گذشت !تنها یک روز می توانستم نشنیدن آهنگ صدایت را تحمل کنم .بی صبرانه گوش به تبسم هایت میدادم و خوش بودم .آمدم و دیدمت یادت هست چطور برای اولین بار دیدمت چه غریبانه آشنا شدی و عاشقت شدم و چه زود از کناره هم رفتیم .من و تو .یکی شدیم اما جدا افتادیم روحمان  برای پیدا شدن هم هر شب می گردد کاش بودی اما زندگی چه بی رحم است بین خواستن و شدن فرسنگ ها راه است.